معنی فارسی nutrify

B1

مغذی کردن یا فراهم آوردن مواد مغذی.

To provide nutrients or make nutritious.

verb
معنی(verb):

To supply nutrients to.

example
معنی(example):

ما باید بدن خود را با غذاهای سالم مغذی کنیم.

مثال:

We need to nutrify our bodies with healthy foods.

معنی(example):

برای مغذی کردن خاک، کمپوست اضافه می‌کنیم.

مثال:

To nutrify the soil, we add compost.

معنی فارسی کلمه nutrify

: معنی nutrify به فارسی

مغذی کردن یا فراهم آوردن مواد مغذی.