معنی فارسی oathay
B1عهد دار، مشخصهای برای بیان و یا گفتار با تعهد و تأکید.
Characterized by or involving a solemn promise or commitment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با صدای عهد دار و مؤکد صحبت کرد.
مثال:
He spoke with an oathay tone in his voice.
معنی(example):
اعلام عهد دار او همه را در اتاق شگفتزده کرد.
مثال:
The oathay declaration surprised everyone in the room.
معنی فارسی کلمه oathay
:
عهد دار، مشخصهای برای بیان و یا گفتار با تعهد و تأکید.