معنی فارسی oathed
B1قسم خورده، کسی که بر اساس وعدهای رسمی یا جدی عمل میکند.
Having made an oath; bound by a serious promise.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها قسم خوردند که از محیط زیست محافظت کنند.
مثال:
They oathed to protect the environment.
معنی(example):
پس از اینکه آنها قسم خوردند، اعمالشان وعدههایشان را نشان داد.
مثال:
After they oathed, their actions reflected their promises.
معنی فارسی کلمه oathed
:
قسم خورده، کسی که بر اساس وعدهای رسمی یا جدی عمل میکند.