معنی فارسی object-glass

B2

عدسی بزرگ در تلسکوپ که تصویر را بزرگ می‌کند.

The large lens in a telescope that gathers light and magnifies images.

example
معنی(example):

شیء‌ شیشه‌ای بر روی تلسکوپ بسیار واضح بود.

مثال:

The object-glass on the telescope was very clear.

معنی(example):

او نیاز داشت تا شیشه شیء را تمیز کند تا دید بهتری داشته باشد.

مثال:

He needed to clean the object-glass for better viewing.

معنی فارسی کلمه object-glass

: معنی object-glass به فارسی

عدسی بزرگ در تلسکوپ که تصویر را بزرگ می‌کند.