معنی فارسی objecthood

B1

شیءگرایی، کیفیت یا حالت بودن به عنوان یک شیء.

The state or condition of being an object.

example
معنی(example):

درک شیءگرایی در فلسفه حیاتی است.

مثال:

Understanding objecthood is crucial in philosophy.

معنی(example):

شیءگرایی به کیفیت بودن یک شی اشاره دارد.

مثال:

Objecthood refers to the quality of being an object.

معنی فارسی کلمه objecthood

: معنی objecthood به فارسی

شیءگرایی، کیفیت یا حالت بودن به عنوان یک شیء.