معنی فارسی objectivated

B1

شیء‌انگار شده به وضعیتی اشاره دارد که مفاهیم یا اهداف به صورت عینی و مشخص مطرح شده‌اند.

Having been made objective or concrete in form.

example
معنی(example):

این پروژه برای برآورده کردن معیارهای خاص شیء‌انگار شد.

مثال:

The project was objectivated to meet specific criteria.

معنی(example):

یک برنامه خوب شیء‌انگار شده به نتایج بهتری منجر می‌شود.

مثال:

A well-objectivated plan leads to better outcomes.

معنی فارسی کلمه objectivated

: معنی objectivated به فارسی

شیء‌انگار شده به وضعیتی اشاره دارد که مفاهیم یا اهداف به صورت عینی و مشخص مطرح شده‌اند.