معنی فارسی objectiveness

B2

بی‌طرفی، عدم قضاوت بر اساس احساسات شخصی و بررسی موضوعات به صورت خنثی و منطقی است.

The quality of being objective and not influenced by personal feelings or opinions.

example
معنی(example):

بی‌طرفی او در بحث، بر همه تأثیر گذاشت.

مثال:

Her objectiveness in the debate impressed everyone.

معنی(example):

برای موثر بودن، باید تصمیمات با بی‌طرفی گرفته شوند.

مثال:

To be effective, decisions must be made with objectiveness.

معنی فارسی کلمه objectiveness

: معنی objectiveness به فارسی

بی‌طرفی، عدم قضاوت بر اساس احساسات شخصی و بررسی موضوعات به صورت خنثی و منطقی است.