معنی فارسی objurgatory

B2

حاکی از سرزنش یا انتقاد، معمولاً به صورت اظهارات یا نظرات.

Characterized by criticism or reprimand.

example
معنی(example):

اظهارات سرزنش‌آمیز داوران شرکت‌کنندگان را شوکه کرد.

مثال:

The objurgatory remarks from the judges shocked the participants.

معنی(example):

کامنت‌های سرزنش‌آمیز او نشان داد که با روش مخالف است.

مثال:

His objurgatory comments made it clear that he disapproved of the method.

معنی فارسی کلمه objurgatory

: معنی objurgatory به فارسی

حاکی از سرزنش یا انتقاد، معمولاً به صورت اظهارات یا نظرات.