معنی فارسی obl
B1مخفف یک کلمه یا نامه سرگشاده برای یکنواخت کردن مستندات.
A document or form used for official purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
حزب از یک ob برای سازماندهی رویدادها استفاده کرد.
مثال:
The party used an obl to organize events.
معنی(example):
باید ob را ارائه دهیم تا فرآیند را کامل کنیم.
مثال:
We need to submit the obl to complete the process.
معنی فارسی کلمه obl
:
مخفف یک کلمه یا نامه سرگشاده برای یکنواخت کردن مستندات.