معنی فارسی oblat

B1

شخصی که به خصوصیات مذهبی مخصوصی اختصاص یافته‌است.

A lay person who dedicates themselves to a religious community.

example
معنی(example):

آن ob برای خدمت به دیگران زندگی‌اش را وقف کرد.

مثال:

The oblat dedicated her life to the service of others.

معنی(example):

به عنوان یک ob، او از قوانین جامعه پیروی می‌کرد.

مثال:

As an oblat, she followed the rules of the community.

معنی فارسی کلمه oblat

: معنی oblat به فارسی

شخصی که به خصوصیات مذهبی مخصوصی اختصاص یافته‌است.