معنی فارسی oblata

B1

اقلام غذایی خاص یا قربانی تقدیم شده.

Items, often food, offered in a ceremonial or respectful manner.

example
معنی(example):

oblata در طول جشن سرو شد.

مثال:

The oblata were served during the celebration.

معنی(example):

او oblata را به عنوان نشانه‌ای از احترام تقدیم کرد.

مثال:

She offered oblata as a sign of respect.

معنی فارسی کلمه oblata

: معنی oblata به فارسی

اقلام غذایی خاص یا قربانی تقدیم شده.