معنی فارسی oblongitudinal

B1

ابرونگیدگی، در تطابق با طول یا با اندازه‌گیری‌های طولی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Referring to length or lengthwise measurements in various studies or analyses.

example
معنی(example):

مطالعه ابرونگیدگی روندهای مهمی را نشان داد.

مثال:

The oblongitudinal study revealed important trends.

معنی(example):

ما یک تحلیل ابرونگیدگی را در طول چند سال انجام دادیم.

مثال:

We conducted an oblongitudinal analysis over several years.

معنی فارسی کلمه oblongitudinal

: معنی oblongitudinal به فارسی

ابرونگیدگی، در تطابق با طول یا با اندازه‌گیری‌های طولی مورد استفاده قرار می‌گیرد.