معنی فارسی obsessors
B1وابسته به چیزی، شخصی که به شدت به یک موضوع یا فعالیت علاقه دارد و تفکر بیش از حد درباره آن دارد.
A person who has an unhealthy or excessive fixation on a particular subject or activity.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از افراد میتوانند به یک سرگرمی خاص وابسته شوند.
مثال:
Some people can become obsessors of a certain hobby.
معنی(example):
وابستگان اغلب زمان زیادی را روی علایق خود صرف میکنند.
مثال:
Obsessors often spend too much time on their interests.
معنی فارسی کلمه obsessors
:
وابسته به چیزی، شخصی که به شدت به یک موضوع یا فعالیت علاقه دارد و تفکر بیش از حد درباره آن دارد.