معنی فارسی obsidians
B1شکل جمع اوبسیدین، سنگی با ویژگیهای شیشهای که از گدازه ذوب انجماد یافته است.
The plural form of obsidian, a naturally occurring volcanic glass.
- NOUN
example
معنی(example):
اوبسیدینها در این منطقه بسیار زیبا هستند.
مثال:
The obsidians in this area are quite beautiful.
معنی(example):
جمعآورندگان اوبسیدینهای نادر را به خاطر رنگهای منحصر به فردشان ارزشمند میدانند.
مثال:
Collectors value rare obsidians for their unique colors.
معنی فارسی کلمه obsidians
:
شکل جمع اوبسیدین، سنگی با ویژگیهای شیشهای که از گدازه ذوب انجماد یافته است.