معنی فارسی obsignatory
B1در ارتباط با نشانهگذاری یا تأیید مستندات رسمی.
Related to the marking or signing of documents.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بند نشانهگذاری شده در قرارداد نیاز داشت تا هر دو طرف رعایت کنند.
مثال:
The obsignatory clause in the contract required both parties to comply.
معنی(example):
آنها یک الزام نشانهگذاری شده برای افزایش امنیت اضافه کردند.
مثال:
They added an obsignatory requirement to enhance security.
معنی فارسی کلمه obsignatory
:
در ارتباط با نشانهگذاری یا تأیید مستندات رسمی.