معنی فارسی obsolescently
B1به معنای نادانسته یا به سمت فراموشی رفتن، به حالتی اطلاق میشود که یک چیز به تدریج کاربرد خود را از دست میدهد.
In a manner that indicates something is becoming obsolete.
- ADVERB
example
معنی(example):
این فناوری بهطور نادانسته کمرنگ میشود.
مثال:
The technology is becoming obsolescently outdated.
معنی(example):
محصول طراحیشده بهطور نادانسته نتوانست خریداران را جذب کند.
مثال:
The obsolescently designed product failed to attract buyers.
معنی فارسی کلمه obsolescently
:
به معنای نادانسته یا به سمت فراموشی رفتن، به حالتی اطلاق میشود که یک چیز به تدریج کاربرد خود را از دست میدهد.