معنی فارسی obsoletely
B1به معنای بهطور کامل کهنه یا غیرقابل استفاده، و اشاره به عدم کاربرد یا کارایی یک چیز دارد.
In a thoroughly obsolete manner; outright useless.
- ADVERB
example
معنی(example):
نرمافزار بهطور کاملاً غیرمؤثر برای وظایف مدرن است.
مثال:
The software is obsoletely ineffective for modern tasks.
معنی(example):
او پیشنهاد کرد که بهطور کامل گذشته را نادیده بگیریم.
مثال:
He suggested that we obsoletely ignore the past.
معنی فارسی کلمه obsoletely
:
به معنای بهطور کامل کهنه یا غیرقابل استفاده، و اشاره به عدم کاربرد یا کارایی یک چیز دارد.