معنی فارسی obsolescent

B2 /ɑbsəˈlɛsənt/

کلمه‌ای که برای توصیف چیزی استفاده می‌شود که به تدریج قدیمی و بی‌استفاده می‌شود.

Becoming obsolete; no longer in use.

adjective
معنی(adjective):

In the process of becoming obsolete, but not obsolete yet.

example
معنی(example):

فناوری قدیمی در حال تبدیل شدن به فراموش‌شده است.

مثال:

The old technology is becoming obsolescent.

معنی(example):

بسیاری از مهارت‌ها در عصر ارتباطات دیجیتال فراموش‌شده هستند.

مثال:

Many skills are obsolescent in the age of digital communication.

معنی فارسی کلمه obsolescent

: معنی obsolescent به فارسی

کلمه‌ای که برای توصیف چیزی استفاده می‌شود که به تدریج قدیمی و بی‌استفاده می‌شود.