معنی فارسی obstructor

B2

موانع‌تراش، شخصی است که به عمد مانع از جریان کارها یا پیشرفت می‌شود.

A person who deliberately obstructs or hinders progress or actions.

example
معنی(example):

موانع‌تراش در طول تحقیقات شناسایی شد.

مثال:

The obstructor was identified during the investigation.

معنی(example):

به عنوان یک موانع‌تراش، او با عواقب کارهایش روبرو شد.

مثال:

As an obstructor, he faced consequences for his actions.

معنی فارسی کلمه obstructor

: معنی obstructor به فارسی

موانع‌تراش، شخصی است که به عمد مانع از جریان کارها یا پیشرفت می‌شود.