معنی فارسی obstupefy
B2به شدت شوکه یا متعجب کردن به طوری که فرد قادر به فکر کردن نباشد.
To stun or shock someone to the point of being unable to think clearly.
- VERB
example
معنی(example):
حقه جادوگر به نظر میرسید که تمام تماشاگران را stupefy کرده است.
مثال:
The magician's trick seemed to stupefy the entire audience.
معنی(example):
از خبر غیرمنتظرهای که از دوستم شنیدم، stupefy شدم.
مثال:
I was stupefied by the unexpected news from my friend.
معنی فارسی کلمه obstupefy
:
به شدت شوکه یا متعجب کردن به طوری که فرد قادر به فکر کردن نباشد.