معنی فارسی obtent

B1

کسب و به‌دست آوردن، به ویژه در زمینه قوانین یا اصول.

Acquisition or attainment, especially in the context of rules or principles.

example
معنی(example):

کسب قوانین برای رعایت ضروری بود.

مثال:

The obtent of the regulations was necessary for compliance.

معنی(example):

با به‌دست آوردن دستورالعمل‌های جدید، فرایند به طرز قابل توجهی بهبود یافت.

مثال:

With the obtent of new guidelines, the process improved significantly.

معنی فارسی کلمه obtent

: معنی obtent به فارسی

کسب و به‌دست آوردن، به ویژه در زمینه قوانین یا اصول.