معنی فارسی obtested
B1به عمل شهادت دادن یا مورد سوال قرار دادن مرتبط است.
Having been subjected to a formal examination or questioning.
- VERB
example
معنی(example):
این توافق توسط چندین شاهد مورد سوال قرار گرفت.
مثال:
The agreement was obtested by several witnesses.
معنی(example):
قرارداد در مقابل یک دفترخانه سوال شد.
مثال:
The contract was obtested in front of a notary.
معنی فارسی کلمه obtested
:
به عمل شهادت دادن یا مورد سوال قرار دادن مرتبط است.