معنی فارسی obvolution

C2

چرخش، یک اصطلاح که اغلب در زمینه‌های علمی استفاده می‌شود.

A term used to describe a kind of evolutionary change or development.

example
معنی(example):

مفهوم چرخش می‌تواند در متون تاریخی مختلف مشاهده شود.

مثال:

The concept of obvolution can be seen in various historical texts.

معنی(example):

چرخش اصطلاحی است که در زیست شناسی تکاملی استفاده می‌شود.

مثال:

Obvolution is a term used in evolutionary biology.

معنی فارسی کلمه obvolution

: معنی obvolution به فارسی

چرخش، یک اصطلاح که اغلب در زمینه‌های علمی استفاده می‌شود.