معنی فارسی obvolutive
C2پیچیده و درهم تنیده در برای تغییرات و توسعهها.
Having the quality of being involved in complex layers or structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت پیچیده رشد گیاه جالب است.
مثال:
The obvolutive nature of the plant's growth is fascinating.
معنی(example):
در ادبیات، تکنیکهای پیچیده میتوانند داستانگویی را بهبود بخشند.
مثال:
In literature, obvolutive techniques can enhance storytelling.
معنی فارسی کلمه obvolutive
:
پیچیده و درهم تنیده در برای تغییرات و توسعهها.