معنی فارسی obvs
B1 /ɒbvz/کلمهای غیررسمی برای اشاره به چیزی که واضح و مبرهن است.
A colloquial contraction of 'obviously', used in informal contexts.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Short for obviously.
example
معنی(example):
بدیهی است که باید برای رویداد امسال زودتر برنامهریزی کنیم.
مثال:
Obvs, we need to plan for the event earlier this year.
معنی(example):
این بدیهی است که او تلاش بیشتری میکند.
مثال:
It’s obvs that he’s putting in extra effort.
معنی فارسی کلمه obvs
:
کلمهای غیررسمی برای اشاره به چیزی که واضح و مبرهن است.