معنی فارسی oc

B1

یک اصطلاح که می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد.

A term that can have various meanings depending on the context.

example
معنی(example):

اصطلاح OC می‌تواند به جرم‌های سازمان‌یافته اشاره کند.

مثال:

The term OC can refer to organized crime.

معنی(example):

او بخشی از کمیته OC در مدرسه‌اش بود.

مثال:

She was part of the OC committee at her school.

معنی فارسی کلمه oc

: معنی oc به فارسی

یک اصطلاح که می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد.