معنی فارسی occultation
B1پنهان کردن یا پوشاندن نشانهها و علائم در فرایند تشخیص.
The act of concealing or hiding symptoms in a clinical context.
- NOUN
example
معنی(example):
اوکولته کردن در پزشکی به فرایند پنهان کردن علائم اشاره دارد.
مثال:
Occultation in medicine refers to the process of masking symptoms.
معنی(example):
اوکولته کردن برخی بیماریها تشخیص را دشوار میسازد.
مثال:
The occultation of certain diseases makes diagnosis challenging.
معنی فارسی کلمه occultation
:
پنهان کردن یا پوشاندن نشانهها و علائم در فرایند تشخیص.