معنی فارسی ochronosus
C1اُکْرُونی سُس به عارضهای اشاره دارد که معمولاً به دلایل متابولیکی مشابه اُکْرُونیسیس رخ میدهد.
A condition related to ochronosis that may have similar metabolic implications.
- NOUN
example
معنی(example):
اُکْرُونی سُس معمولاً با شرایطی مانند الکاپتونوریا مرتبط است.
مثال:
Ochronosus is often associated with conditions like alkaptonuria.
معنی(example):
بیمارانی که به اُکْرُونی سُس مبتلا هستند، ممکن است به مدیریت خاصی نیاز داشته باشند.
مثال:
Patients diagnosed with ochronosus may need special management.
معنی فارسی کلمه ochronosus
:
اُکْرُونی سُس به عارضهای اشاره دارد که معمولاً به دلایل متابولیکی مشابه اُکْرُونیسیس رخ میدهد.