معنی فارسی odiumproof

B1

ماده‌ای که در برابر نفرت و انتقادات منفی مقاوم است.

A term describing something that is resistant to hatred or criticism.

example
معنی(example):

این ماده جدید در برابر انتقادات تند از خود مقاومت دارد.

مثال:

The new material is odiumproof against harsh criticism.

معنی(example):

او با وجود شایعاتی که درباره‌اش پخش شد، همچنان در برابر نفرت مقاوم بود.

مثال:

He remained odiumproof despite the rumors spread about him.

معنی فارسی کلمه odiumproof

: معنی odiumproof به فارسی

ماده‌ای که در برابر نفرت و انتقادات منفی مقاوم است.