معنی فارسی of old
B1چیزهایی که از زمان‌های گذشته به ما رسیده‌اند و تأثیر زیادی داشته‌اند.
Referring to something from the past or ancient times.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنت‌های قدیمی هنوز بر فرهنگ ما تأثیر می‌گذارد.
مثال:
The tradition of old still influences our culture today.
معنی(example):
افسانه‌های قدیمی معمولاً به ما درس‌های مهمی می‌آموزند.
مثال:
Legends of old often teach us important lessons.
معنی فارسی کلمه of old
:
چیزهایی که از زمان‌های گذشته به ما رسیده‌اند و تأثیر زیادی داشته‌اند.
