معنی فارسی off camera

B1

به صحبت کردن یا فعالیت‌هایی اشاره دارد که در مقابل دوربین یا در حین ضبط اتفاق نمی‌افتد.

Refers to actions or discussions that take place away from the recording cameras.

example
معنی(example):

بازیگر نمی‌خواست خارج از دوربین صحبت کند.

مثال:

The actor did not want to speak off camera.

معنی(example):

شما باید در مورد چیزی که خارج از دوربین می‌گویید محتاط باشید.

مثال:

You should be careful about what you say off camera.

معنی فارسی کلمه off camera

: معنی off camera به فارسی

به صحبت کردن یا فعالیت‌هایی اشاره دارد که در مقابل دوربین یا در حین ضبط اتفاق نمی‌افتد.