معنی فارسی off season
B2فصل زمانی که تقاضا برای یک فعالیت یا خدمات خاص کمتر است و قیمتها معمولاً پایینتر هستند.
The time of year when a destination experiences low demand and prices tend to be lower.
- NOUN
example
معنی(example):
فصل غیر شلوغ در این تفریحگاه به معنی قیمتهای پایینتر و گردشگران کمتر است.
مثال:
The off season for the resort means lower prices and fewer tourists.
معنی(example):
در طول فصل کمطرفدار، میتوانیم معاملات خوبی روی هتلها پیدا کنیم.
مثال:
During the off season, we can find great deals on hotels.
معنی فارسی کلمه off season
:
فصل زمانی که تقاضا برای یک فعالیت یا خدمات خاص کمتر است و قیمتها معمولاً پایینتر هستند.