معنی فارسی off someone's hands
B1عبارت 'از دست کسی خارج شدن' به معنای خلاص شدن از مسئولیت یا کارهای غیرقابل تحمل است.
To no longer be responsible for something; to be free from a duty or task.
- IDIOM
example
معنی(example):
زمانی که پروژه تمام شد، از دست من خارج شد.
مثال:
Once the project was completed, it was off my hands.
معنی(example):
او بالاخره کار را از دستش خارج کرد تا بر روی چیزهای دیگر تمرکز کند.
مثال:
He finally got the job off his hands to focus on other things.
معنی فارسی کلمه off someone's hands
:عبارت 'از دست کسی خارج شدن' به معنای خلاص شدن از مسئولیت یا کارهای غیرقابل تحمل است.