معنی فارسی off the boat
B1از قایق پایین آمده؛ به معنای جدید بودن در یک محیط یا وضعیت، و حس نداشتن تجربه در آن.
New to a situation, usually implying a lack of experience or understanding.
- IDIOM
example
معنی(example):
او از قایق پایین آمد و آماده بود تا شهر را کشف کند.
مثال:
He was off the boat and ready to explore the city.
معنی(example):
از قایق پایین آمدن میتواند هیجانانگیز و گیجکننده باشد.
مثال:
Being off the boat can be exciting and overwhelming.
معنی فارسی کلمه off the boat
:
از قایق پایین آمده؛ به معنای جدید بودن در یک محیط یا وضعیت، و حس نداشتن تجربه در آن.