معنی فارسی off-setting
B1جبران یک اثر یا هزینه، به ویژه در زمینههای زیستمحیطی یا مالی. به طور خاص به عمل کاهش اثرات منفی اشاره دارد.
To counterbalance or compensate for an effect or cost, often in environmental or financial contexts.
- VERB
example
معنی(example):
این شرکت با کاشت درختان، انتشار کربن خود را جبران میکند.
مثال:
The company is off-setting its carbon emissions by planting trees.
معنی(example):
آنها با انرژی تجدیدپذیر اثرات محیطی خود را جبران میکنند.
مثال:
They are off-setting their environmental impact with renewable energy.
معنی فارسی کلمه off-setting
:
جبران یک اثر یا هزینه، به ویژه در زمینههای زیستمحیطی یا مالی. به طور خاص به عمل کاهش اثرات منفی اشاره دارد.