معنی فارسی off-sets

B1

عوامل یا مقادیری که برای جبران یا متعادل کردن استفاده می‌شود و می‌تواند در موارد مختلف مالی مشاهده شود.

Factors or amounts used for counterbalancing or compensating, often observed in financial contexts.

example
معنی(example):

تنظیمات موجود در بودجه به کنترل هزینه‌های کلی کمک کرد.

مثال:

The off-sets in the budget helped control overall spending.

معنی(example):

ما تنظیمات را بررسی کردیم تا از دقت در گزارش اطمینان حاصل کنیم.

مثال:

We examined the off-sets to ensure accuracy in the report.

معنی فارسی کلمه off-sets

: معنی off-sets به فارسی

عوامل یا مقادیری که برای جبران یا متعادل کردن استفاده می‌شود و می‌تواند در موارد مختلف مالی مشاهده شود.