معنی فارسی off-with

بی‌اهمیت و ناچیز بودن چیزی، به ویژه در مواقعی که در حال برطرف کردن یا تعقیب کردن چیزی هستیم.

to persuade someone to accept something that is of a low quality, or different to what they really wanted

general
مثال:

The bank delayed on his compensation claim for eight years while attempting to fob him off with much smaller sums.

example
معنی(example):

کلاه او را بردار!

مثال:

Off with his hat!

معنی(example):

کفش‌های قدیمی را بردار!

مثال:

Off with the old shoes!

معنی فارسی کلمه off-with

:

بی‌اهمیت و ناچیز بودن چیزی، به ویژه در مواقعی که در حال برطرف کردن یا تعقیب کردن چیزی هستیم.