معنی فارسی offic
B1دفتر یا مکان کاری.
An office or workspace.
- NOUN
example
معنی(example):
در طول جشنواره، دفتر شلوغ بود.
مثال:
The offic was crowded during the festival.
معنی(example):
او ساعتها در دفتر به آمادهسازی برای ارائه پرداخت.
مثال:
He spent hours in the offic preparing for the presentation.
معنی فارسی کلمه offic
:
دفتر یا مکان کاری.