معنی فارسی office-boy

A2

پسر دفتر، فردی که در یک اداره یا دفتر کار می‌کند و کارهای جزئی را انجام می‌دهد.

A young man employed to perform various tasks in an office, usually of a menial nature.

example
معنی(example):

پسر دفتر هر صبح نامه‌ها را تحویل می‌داد.

مثال:

The office-boy delivered the mail every morning.

معنی(example):

او در طول تعطیلات تابستانی‌اش به عنوان پسر دفتر کار کرد.

مثال:

He worked as an office-boy during his summer vacation.

معنی فارسی کلمه office-boy

: معنی office-boy به فارسی

پسر دفتر، فردی که در یک اداره یا دفتر کار می‌کند و کارهای جزئی را انجام می‌دهد.