معنی فارسی officemate
A2همکار دفتر، شخصی که در یک دفتر کنار شما کار میکند.
A colleague who shares an office space with another individual.
- NOUN
example
معنی(example):
همکارم و من به راحتی وظایف را تقسیم میکنیم.
مثال:
My officemate and I easily share tasks.
معنی(example):
مهم است که رابطه خوبی با همکار دفتر خود داشته باشید.
مثال:
It's important to have a good relationship with your officemate.
معنی فارسی کلمه officemate
:
همکار دفتر، شخصی که در یک دفتر کنار شما کار میکند.