معنی فارسی oflags
B1پرچمهایی که برای نشان دادن هشدارها یا سیگنالها استفاده میشوند.
Flags used to indicate warnings or signals.
- noun
noun
معنی(noun):
A German prisoner-of-war camp for officers only.
example
معنی(example):
پرچمهای اطلاعرسان به منظور نشان دادن هشدار بالا رفتند.
مثال:
The oflags were raised to indicate a warning.
معنی(example):
در قایقرانی، پرچمها برای علامت دادن به قایقهای دیگر استفاده میشوند.
مثال:
In sailing, oflags are used to signal other boats.
معنی فارسی کلمه oflags
:
پرچمهایی که برای نشان دادن هشدارها یا سیگنالها استفاده میشوند.