معنی فارسی oil-the-palm-of
B1دست کسی را روغنکاری کردن، یعنی در چیزی به کسی کمک یا لطف کردن تا انتظاراتی به دست بیاورید یا از فردی در درخواست خود حمایت بگیرید.
To flatter or bribe someone to gain something from them.
- IDIOM
example
معنی(example):
او سعی کرد دست رئیس خود را روغنکاری کند تا favor بدست آورد.
مثال:
He tried to oil the palm of his boss to gain favor.
معنی(example):
او به دوستانش هدیه داد تا قبل از درخواست کمک، دست آنها را روغنکاری کند.
مثال:
She offered gifts to oil the palm of her friends before asking for help.
معنی فارسی کلمه oil-the-palm-of
:
دست کسی را روغنکاری کردن، یعنی در چیزی به کسی کمک یا لطف کردن تا انتظاراتی به دست بیاورید یا از فردی در درخواست خود حمایت بگیرید.