معنی فارسی okayed

B1

تأیید شدن یا پذیرفته شدن، معمولاً در مورد تصمیمات یا اقدامات.

To give approval to something.

verb
معنی(verb):

To approve.

مثال:

I don't want to OK this amount of money.

معنی(verb):

To confirm by activating a button marked OK.

example
معنی(example):

او بودجه پروژه جدید را تأیید کرد.

مثال:

He okayed the budget for the new project.

معنی(example):

مدیر ساعت‌های اضافی برای تیم را تأیید کرد.

مثال:

The manager okayed the extra hours for the team.

معنی فارسی کلمه okayed

: معنی okayed به فارسی

تأیید شدن یا پذیرفته شدن، معمولاً در مورد تصمیمات یا اقدامات.