معنی فارسی oldening

B1

پیری به تدریج و گذشت زمان به تغییرات در یک شیء اشاره دارد که باعث کاهش جوانی و افزایش سن آن می‌شود.

The process of becoming older or aging over time.

example
معنی(example):

پیری چوب آن را قوی‌تر می‌کند.

مثال:

The oldening of the wood makes it stronger.

معنی(example):

پیری یک فرایند طبیعی برای همه مواد است.

مثال:

Oldening is a natural process for all materials.

معنی فارسی کلمه oldening

: معنی oldening به فارسی

پیری به تدریج و گذشت زمان به تغییرات در یک شیء اشاره دارد که باعث کاهش جوانی و افزایش سن آن می‌شود.