معنی فارسی oldermost

B1

پیرترین به معنای بزرگترین یا قدیمی‌ترین در میان چندین فرد یا شیء است.

The superlative form of 'older', indicating the greatest age among a group.

example
معنی(example):

او پیرترین برادر و خواهر است.

مثال:

He is the oldermost of the siblings.

معنی(example):

در زمان‌های باستان، پیرترین درخت در جنگل مورد احترام بود.

مثال:

In ancient times, the oldermost tree in the forest was revered.

معنی فارسی کلمه oldermost

: معنی oldermost به فارسی

پیرترین به معنای بزرگترین یا قدیمی‌ترین در میان چندین فرد یا شیء است.