معنی فارسی oligopolist

B1

شرکتی که در میان تعداد محدودی از رقبا در بازار با شرایط مشابه فعالیت می‌کند.

A participant in an oligopoly, where a market is dominated by a small number of firms.

example
معنی(example):

یک اُلیگوپولیست شرکتی است که بخشی از ساختار بازار اُلیگوپولی است.

مثال:

An oligopolist is a company that is part of an oligopoly market structure.

معنی(example):

اُلیگوپولیست‌ها معمولاً وارد رفتار تعیین قیمت می‌شوند.

مثال:

Oligopolists often engage in price-setting behavior.

معنی فارسی کلمه oligopolist

: معنی oligopolist به فارسی

شرکتی که در میان تعداد محدودی از رقبا در بازار با شرایط مشابه فعالیت می‌کند.