معنی فارسی olivaceous
B2رنگی به رنگ زیتون، معمولاً در توصیف رنگ برگها و گیاهان استفاده میشود.
Of a dull green color, resembling that of olives.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having the color of a green olive.
example
معنی(example):
این گیاه برگهای زیتونی رنگی دارد که رنگ سبز کمرنگی دارند.
مثال:
The plant has olivaceous leaves that are a muted green hue.
معنی(example):
رنگ زیتونی دیوارها حس آرامش را به اتاق بخشید.
مثال:
The olivaceous tone of the walls made the room feel calming.
معنی فارسی کلمه olivaceous
:
رنگی به رنگ زیتون، معمولاً در توصیف رنگ برگها و گیاهان استفاده میشود.