معنی فارسی omissible
B2قابل حذف، به معنای این که میتوان چیزی را بدون از دست دادن اطلاعات اصلی کنار گذاشت.
Capable of being omitted; that which can be left out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از جزئیات در گزارش قابل حذف هستند بدون اینکه بر نتیجه تأثیر بگذارند.
مثال:
Some details in the report are omissible without affecting the outcome.
معنی(example):
چنانکه ارائه واضح بود، برخی نکات قابل حذف شمرده شدند.
مثال:
The presentation was so clear that certain points were deemed omissible.
معنی فارسی کلمه omissible
:
قابل حذف، به معنای این که میتوان چیزی را بدون از دست دادن اطلاعات اصلی کنار گذاشت.