معنی فارسی omnicausality
B1همهعلتها، نظریهای که همه چیز را به هم مرتبط میداند و بر این باور است که همه پدیدهها همدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند.
The concept that all events are connected through a web of causes and effects.
- OTHER
example
معنی(example):
نظریهی همهعلتها پیشنهاد میکند که همه چیز به هم متصل است.
مثال:
The theory of omnicausality suggests that everything is interconnected.
معنی(example):
در همهعلتها، هر عمل یک واکنش متناسب در سراسر جهان دارد.
مثال:
In omnicausality, every action has a corresponding reaction across the universe.
معنی فارسی کلمه omnicausality
:
همهعلتها، نظریهای که همه چیز را به هم مرتبط میداند و بر این باور است که همه پدیدهها همدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند.