معنی فارسی omnirepresentative

B1

نماینده‌ای که قادر است تمام گروه‌ها و نظرهای مختلف را به نمایندگی بگیرد.

A person who can represent all groups or perspectives.

example
معنی(example):

یک نماینده ی جهانی می‌تواند تمام گروه‌ها را به طور عادلانه نمایندگی کند.

مثال:

An omnirepresentative can represent all groups fairly.

معنی(example):

رهبر به عنوان یک نماینده‌ی جهانی از جامعه در نظر گرفته می‌شد.

مثال:

The leader was viewed as an omnirepresentative of the community.

معنی فارسی کلمه omnirepresentative

: معنی omnirepresentative به فارسی

نماینده‌ای که قادر است تمام گروه‌ها و نظرهای مختلف را به نمایندگی بگیرد.